ذکر مصائب حمله به خانه امیرالمؤمنین و جسارت به حضرت زهرا سلاماللهعلیها
بر در کـشـیده شعـلههای اخـتلافـش را هـیزم به هیـزم جمع کرده ائتلافـش را مردی سکوت خلوت قـدیسهها را بُـرد با مشت میکوبد به در، حرف خلافش را حـتی در و دیـوار با فـریاد میگـریـنـد مرثیهخوان وقتی بخواند اعترافش را* این خانۀ زهراست، اینجا مهبط وحی است عرشی که کعبه فرض میداند طوافش را خاکی شده آن چادری که شب به شب مریم پیـش ملائک شرح میداده عـفافش را عرش خدا در روضه میلرزد که نامردی محکم به دست فاطمه میزد غلافش را دستی شکسته که کریمان نقل میکردند بـخـشـیـدن پـیــراهـن شـام زفـافـش را اشک علی باخون دل آمیخت در کوچه کوثر گرفت از گونهاش اشک مضافش را |